آیا شکاف های سیاسی در آمریکا عمیق تر می شوند؟

به گزارش مجله یک کامپیوتر، انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا را باید اتفاقی خاص و ویژه در تاریخ سیاسی این کشور به حساب آورد. در این سال، دونالد ترامپ رئیس جمهور مستقر آمریکا نتوانست برای دومین دوره پیاپی در انتخابات ریاست جمهوری کشورش پیروز گردد و در نتیجه، کرسی ریاست جمهوری را به رقیب خود از حزب دموکرات یعنی جو بایدن واگذار کرد. امری که ترامپ را وارد باشگاه روسای جمهور تک دوره ای ایالات متحده آمریکا نمود و به زعم بسیاری، به دوره ای از تنش و ماجراجویی در عرصه سیاست داخلی و خارجی آمریکا سرانجام داد.

آیا شکاف های سیاسی در آمریکا عمیق تر می شوند؟

با این همه، دیدگاه های گوناگونی در خصوص شکست ترامپ در انتخابات 2020 مطرح می گردد. عده ای کسب بیش از 73 میلیون رای توسط وی را نوعی پیروزی برایش به حساب آورده اند و حتی موسسه گالوپ در نظرسنجی اخیر خود، عنوان تحسین برانگیزترین فرد آمریکا در سال 2020 را به ترامپ اختصاص داد. این عده بر این باورند که سبد رای ترامپ نشان داد که اولا پیش بینی های گسترده ای که در خصوص شکست مفتضحانه وی در انتخابات 2020 ارائه می شدند تا چه اندازه بی اعتبار بودند و ثانیا، نباید فراموش کرد که میزان رای مردمی که ترامپ به خود اختصاص داد، در نوع خود یک رکورد برای بازنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (در تاریخ این کشور) محسوب می گردد. با این حال، عده ای دیگر شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا را نمودی از سومدیریت های وی (مخصوصا در بحث مدیریت بحران شیوع ویروس کرونا در آمریکا و همچنین تبعات منفی مالی گسترده آن) می دانند و بر این باورند که حضور گسترده مردم آمریکا در انتخابات 2020 این کشور، به نوعی نمودی از احساس خطر آن ها از اقدامات و رویه های چالش برانگیز ترامپ بوده که نه به منافع ملی آمریکا، بلکه کاملا به منافع شخصِ ترامپ معطوف بوده است. امری که خساراتی جدی را برای منافع ملی آمریکا در دوره چهار ساله حضور ترامپ در کاخ سفید به دنبال داشته است.

به گزارش خبرنگاران، با این همه، رویکرد های ترامپ مخصوصا پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 2024 در آمریکا نشان می دهند که او همچنان سعی در جنجال افکنی دارد و نمی خواهد در مقام یک بازنده ظاهر گردد. در واقع، وی سبد رای بیش از 73 میلیون نفری خود را ظرفیتی قدرتمند می بیند که سعی دارد با تنش آفرینی، همچنان خود را در مرکز توجهات نگه داشته و از این سبد رای، برای نقش آفرینی های احتمالی در آینده در عرصه سیاسی آمریکا استفاده کند. درست به همین دلیل است که در مدت اخیر بار ها و بار ها حدس های مختلفی در خصوص اراده قاطع ترامپ جهت شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا مطرح شده است. در این راستا، ترامپ با طرح مکرر ادعای وقوع تقلب در انتخابات آمریکا (که حتی صدای بعضی متحدان سیاسی و رسانه ای وی را نیز درآورده است) و همچنین عدم انجام همکاری های کافی با تیم انتقال قدرت در آمریکا، عملا به همگان نشان داده که ترامپیسم تا آخرین روز های حضور خود در قدرت، منافع شخصِ ترامپ و نه آمریکا را در اولویت قرار خواهد داد و در این زمینه هیچ حد و مرز خاصی را نیز برای خود تعریف نکرده است.

در این راستا، به تازگی جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا شدیدا از دولت ترامپ و مقام های وزارت دفاع (پنتاگون) وی به دلیل متوقف کردن فرایند ارسال روزانه گزارش های امنیتی برای تیم امنیت ملی دولت جدید آمریکا انتقاد کرده و رویه های بودجه ای ترامپ را نیز به شدت نکوهش کرده و تاکید کرده که عدم شفافیت دولت ترامپ در این زمینه موجب شده تا دولت جدیدی آمریکا هیچ تصور روشنی از آینده بودجه در این کشور نداشته باشد. در این راستا، یک پرسش مهم مطرح می گردد: مهمترین محرک ها و انگیزه های ترامپ برای تنش آفرینی هایی از این نوع، چه هستند؟ وی دقیقا چه اهدافی را از این رویه های خود دنبال می نمایند؟ به نظر می رسد با توجه به فرایند جاری تحولات در عرصه سیاسی آمریکا بتوان سه دلیل عمده برای این مساله ذکر کرد.

ترامپ و دستور کارِ بحران سازی برای دولت بایدن

ترامپ در دوره ریاست جمهوری خود (و مخصوصا در جریان کارزار انتخاباتی اش در سال 2016)، همواره سعی داشته تا تصویر یک انسان پیروز و همواره برنده را از خود به افکار عمومی آمریکا عرضه کند. در واقع، او به نوعی سعی داشته تا خود را ناجی و حلال نهایی تمام مسائل آمریکا تصویر کند. فردی که که بار دیگر عظمت و شکوه را به آمریکا بازخواهد گرداند و شعار اول آمریکا را در راس همه رویکرد ها و سیاست های دولت این کشور قرار خواهد داد. با این همه، وی آنگونه که برندِ خود را تبلیغ می کرد و در این زمینه پیروز بود، نتوانست در عرصه عمل پیروزیت های قابل توجهی به دست آورد و شاید همین مساله (وقتی با بی کفایتی های وی در سال 2020 که پاندمی کرونا رخ داد همراه شد)، نقشی اساسی در شکست وی در انتخابات 2020 آمریکا بازی کرد.

از این رو، آنگونه که سوزان گلسر نویسنده و تحلیلگر نشریه نیویورکر می گوید: زین پس لقب اصلی ترامپ را باید بازنده دانست. همان کلمه ای که وی به شدت از آن فراری و متنفر است. در این چهارچوب، پس از مسجل شدن شکست ترامپ در انتخابات 2020 آمریکا، وی هرکاری انجام داده تا به افکار عمومی این کشور و همچنین حامیان خود نشان دهد که نتیجه انتخابات به نفع وی بوده و توطئه گران، دوره دوم ریاست جمهوری اش را از او دزدیده اند. در واقع، ترامپ سعی کرده بر این نکته تاکید کند که وی همچنان برنده است. بدون تردید محقق شدن این شعار و کسب دستاورد های عملی از آن، تا حدی نیازمندِ تضعیف شدن بایدن و دولت آینده وی است.

در واقع، ضعف دولت بایدن و بی کفایتی آن رد مسائل مختلف می تواند دستاورد بزرگی در راستای منافع ترامپ باشد. در این راستا می توان گفت که اقدام اخیر پنتاگون مبنی بر عدم ارسال روزانه گزارش های امنیتی به تیم امنیت ملی بایدن و یا عدم اطلاع رسانی درست به مقام های مالی دولت بایدن در زمینه بودجه ایالات متحده آمریکا را بایستی به همین دلیل تحلیل کرد. بدون تردید ترامپ تا واپسین روز های حضور خود در کاخ سفید، از هیچ حربه ای جهت بحران آفرینی علیه بایدن و دولتش دریغ نخواهد کرد و حتی این فرایند را در دوره پساریاست جمهوری خود نیز ادامه خواهد داد. امری که صرفا با اغراض سیاسی و جهت تامین اهداف و منافعِ شخص ترامپ عملیاتی می گردد.

ترامپ و مشروعیت زدایی از دولت جو بایدن

یکی دیگر از محرک های اصلی ترامپ جهت کارشکنی برای دولت آینده آمریکا، ترویج ضمنیِ ایده نامشروع بودن آن و پیروزی این دولت با استفاده از تقلب در جریان انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا است. در واقع، ترامپ با ادعاهی گسترده و دور و درازش مبنی بر وقوع تقلب در انتخابات 2020 آمریکا، اساسا سعی داشته و دارد که مشروعیت پیروزی بایدن و دولت آینده آمریکا را زیر سوال ببرد. از این رو، عدم همکاری ترامپ و دولتش با دولت بایدن نیز به نوعی نمودی از اعتقاد رئیس جمهور کنونی آمریکا مبنی بر نامشروع بودن پیروزی بایدن در انتخابات 20920 آمریکا و به نمایش گذاشتن این مساله در عرصه سیاسی آمریکا است. در این چهارچوب، ترامپ که خود را رئیسِ دولت مشروع در آمریکا می داند، عدم همکاری با دولتِ برآمده از تقلب در آمریکا (ادعای ترامپ مبنی بر پیروزی بایدن با استفاده تقلب در انتخابات 2020 آمریکا) را به جلوه ای از اعتراضات خود به نتیجه انتخابات اخیر در آمریکا تبدیل کرده و سعی دارد از همین حالا، کارآمدی و موثر بودنِ این دولت را تضعیف نماید.

ترامپ و تعلق خاطر به رویه های شومن گونه

در نهایت باید گفت یکی دیگر از محرک های اصلی ترامپ در انجام اقدامات کارشکنانه بر علیه دولت بایدن، مرتبط با شخصیت خاص ترامپ است که سعی دارد خود را متمایز از دیگر روسای جمهور تاریخ آمریکا نشان دهد و با نوعی رفتار های پوپولیستی و ماجراجویانه، عملا خود را سیاستمداری خاص و به ظاهر قدرتمند نشان دهد. از این منظر، اقدامات جنجالی ترامپ پس از مسجل شدن شکستش در انتخابات 2020 آمریکا را باید تابعی از تنش آفرینی ها، ماجراجویی ها و رویکرد های هرج و مرج طلبانه ای دانست که ترامپ به خوبی و به وضوح، آن ها را در قالب یک مکتب فکری (ترامپیسم)، به جامعه آمریکا و همچنین جامعه بین المللی عرضه کرده است. رویه هایی که ماهیتی هیجانی و فراقانونی دارند و اساسا به منافع ملی آمریکا، هیچگونه تعهدی ندارند و صرفا سعی دارند با تحریک افکار عمومی و دوری از منطق و عقل، اهداف و منافع آنی و مقطعی شخص ترامپ را تامین نمایند.

مجله سرگرمی

مجله سرگرمی و تفریحی، همیشه به شادی
منبع: فرارو
انتشار: 1 شهریور 1400 بروزرسانی: 1 شهریور 1400 گردآورنده: 1com.ir شناسه مطلب: 48622

به "آیا شکاف های سیاسی در آمریکا عمیق تر می شوند؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آیا شکاف های سیاسی در آمریکا عمیق تر می شوند؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید